دزدی که همه چیز را دزدید - 1

تعرفه تبلیغات در سایت

مقدمه: 

من میز را ترک می کنم؛ دیگر بازی نمی کنم. افراد داخل قاب عکست دیگر وجود ندارند. اجباری وجود ندارد برایت، تا دفاع کنی. من آهنگی ندارم. کسی از جا نیفتاده است؛ گرچه هدیه ای وجود ندارد. من نیاز به دلیلی ندارم، برای چیزیکه الان هستم. بهانه هایی دارم؛ قدیمی و مسخره اند

 

من بخشش نمی خواهم. کسی نمانده تا سرزنش شود. من میز را ترک می کنم، من میز را ترک می کنم، من میز را ترک می کنم

 

دیگر بازی نمی کنم؛ برای کسی!

 

Leaving the Table - Leonard Cohen 


***

پارت اول:


مدتی به دکمه های سرآستینم نگاه می کنم. این مرد دارد حوصله ام را سر می برد. صدای پیانو از بین انگشتان نوازنده پیچ می خورد و به موهایم برخورد می کند. پشت میز تیره رنگی نشسته ام و به این فکر می کنم که شاید وقتش است آنتن قدیمی ام را عوض کنم. فنجان گرم را بلند می کنم. دست هایم نباید بلرزند. دلیلی وجود ندارد

ادامه مطلب
...
نویسنده : علی بحرانی بازدید : 272 تاريخ : جمعه 5 مرداد 1397 ساعت: 18:31